تصاویر اعدام عقرب سیاه و حواشی

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عقرب سیاه لقب فردی به نام صادق مرادی است که 4 سال قبل و پس از تلاش برای ربودن یک زن در جنوب تهران از سوی پلیس دستگیر شد و اواخر سال 89 به اتهام آزار و اذیت 4 زن و دختر چند بار پای میز محاکمه رفت.

مشاهده عکس ها و توضیحات در ادامه مطلب...



این مرد شرور ابتدا در شعبه 77 دادگاه كیفری استان تهران محاكمه و به اعدام محكوم شد كه پس از اعتراض، این حكم در دیوان عالی كشور نقض شد.

پس از رسیدگی به این پرونده در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران، این شعبه حكمی مبنی بر تبرئه عقرب سیاه صادر كرد و این حكم كه واكنش های زیادی از جمله از سوی برخی نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی را در پی داشت پس از رسیدگی در دیوان عالی كشور نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 79 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع شد.

این شعبه در آخرین مرحله رسیدگی به اتهامات صادق مرادی، وی را به اعدام محكوم كرد و چهارم مرداد سال جاری نیز دیوان عالی كشور با صدور اطلاعیه ای اعلام كرد: «دادنامه صادره از شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران علیه صادق مرادی معروف به عقرب سیاه که مرتکب چندین فقره عمل شنیع زنای به عنف و اکراه نسبت به شکات شده، در دیوان عالی کشور رسیدگی و با توجه به انطباق رای صادره با موازین شرعی و قانونی، تایید و ابرام شد. همچنین پرونده جهت جری تشریفات قانونی به مراجع ذی ربط ارسال شد.»

عقرب سیاه سرانجام پس از طی مراحل قانونی پرونده اش سحرگاه سه شنبه در چهارراه نظام آباد تهران و در مقابل دیدگان تعدادی از شهروندان به دار مجازات آویخته شد.

حاشیه ها:

* از ساعت 3:40 حدود 200 نفر در محوطه اجرای حكم حضور داشتند كه رفته رفته بر تعداد آنان افزوده می شد. در میان جمعیت، حضور زنان و كودكان نیز بارز بود. خبرنگاران، عكاسان و تصویربرداران رسانه های داخلی نیز جهت پوشش خبری و تصویری این اعدام حضور داشتند. همچنین معابر منتهی به محل اجرا از سوی ماموران پلیس، مسدود شده و تحت تدابیر انتظامی قرار گرفته بود.

* محدوده اجرای حكم با نصب بنرهایی با عنوان «اعدام یك متجاوز به عنف» مشخص شده بود و در این محل محصور با داربست، یك جرثقیل مستقر بود.

* ساعت 4:20 آمبولانس مركز فوریت های پزشكی تهران در محل حاضر شد.

* ساعت 4:25 با افزایش جمعیت در محل اجرا، ماموران نیروی انتظامی نسبت به استقرار حفاظ های فلزی به منظور جلوگیری از ورود جمعیت به محل اجرا اقدام كردند.

* ساعت 4:40 سرهنگ خانچرلی ـ رییس پلیس پیشگیری پایتخت ـ وارد محوطه برگزاری مراسم اعدام شد و پس از بررسی اوضاع و احوال محل اجرای حكم، دقایقی به گفت وگو با خبرنگاران پرداخت.

* برخی افراد حاضر در جمعیت با اینكه برای تماشای صحنه اعدام حضور یافته بودند اما با اجرای این مجازات مخالف بودند. در مقابل تعداد بیشتری از افراد بر بازدارندگی مجازات اعدام تاكید داشتند و موافق اجرای چنین مجازاتی برای افرادی نظیر عقرب سیاه بودند.

* ساعت 5:20 خودروی پزشكی قانونی مخصوص حمل جسد در محل حاضر شد.

* ساعت 5:50 قاضی فریدون امیرآبادی فراهانی ـ معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای امور جنایی ـ و علی جمشیدی ـ دادیار اجرای احكام دادسرای ناحیه 27 تهران ـ جهت انجام تشریفات قانونی در محوطه اجرای مراسم حضور یافتند.

* ساعت 5:52 خودروی حامل محكوم وارد محوطه اجرای مراسم شد.

* ساعت 5:55 طناب قرمزرنگ دار توسط یكی از ماموران به قلاب جرثقیل متصل شد.

* راس ساعت 6 مراسم اجرای حكم با تلاوت آیاتی از قرآن كریم آغاز و سپس عقرب سیاه در میان نور شدید فلاش دوربین عكاسان خبری از خودرو خارج شد. وی در پاسخ به سوالات خبرنگاران گفت: «من را رسانه ها اعدام كردند. من تبرئه شده بودم. اینكه می گویند سر بی گناه بالای دار نمی رود دروغ است... .» پس از گفتن این جملات، ماموران وی را به سمت سكوی اجرا هدایت كردند. او بار دیگر با صدای بلند ابراز بی گناهی كرد و چند ثانیه بعد طناب دار بر گردن وی افتاد و هم زمان دادنامه تایید شده از سوی دیوان عالی كشور مبنی بر محكومیت صادق مرادی قرائت شد.

* ساعت 6:6 با بالا رفتن اهرم جرثقیل، پرونده زندگی عقرب سیاه بسته شد و جسد وی حدود 10 دقیقه بالای دار باقی ماند. با كاسته شدن از جمعیت، جسد پایین آورده شد و ضمن تایید مرگ از سوی پزشك قانونی داخل كاور قرار گرفت. سپس به داخل آمبولانس منتقل شد و خودروی حامل جسد، محل را ترك كرد. در این هنگام تعدادی انگشت شمار قصد اخلال در نظم را داشتند كه توسط ماموران متفرق شدند.

* یكی از قربانیان جنایات عقرب سیاه در حالی كه روی زمین با حالتی مات و مبهوت نشسته بود، جملاتی را بر زبان می آورد. خبرنگاران قصد داشتند با او به گفت وگو بپردازند اما این زن جوان گفت كه حال مساعدی ندارد. وی در حالی كه به جسد آویخته شده صادق مرادی خیره شده بود، زیر لب می گفت "نباید اعدامش می كردند. چرا نگذاشتند التماس كند؟ مگر من كم به او التماس كردم؟ می خواستم او زنده بماند و هر روز قطعه ای از بدنش را جدا كنند."